امروز: یکشنبه, ۲۵ آذر ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | برابر با: الأحد 14 جماد ثاني 1446 | 2024-12-15
کد خبر: 36123 |
تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۱ |
۰
| 9
ارسال به دوستان
پ

عمادالدین نسیمی از شعرای هم عصر حافظ، با دو دیوان فارسی و ترکی از افتخارات ادبی ایران و جمهوری آذربایجان می‌باشد.

✨? من بو جهانه سیغمازام ?✨

✍️ تهیه و تنظیم: #رضا_قاسم‌پور

? جستار گشایی

اخیراً از شنیدن ترانه ای از خواننده شهیر جهان اسلام سامی یوسف منقلب شدم.

اشعار این ترانه از شعر شاعر عرفانی قرن چهاردهم نسیمی، که از نخستین چهره های ادبی آذربایجان و شاعران صوفیِ بزرگِ ترکی در اواخر سدهٔ ۱۴ و اوایل سدهٔ ۱۵ میلادی که به زبان ترکی آذربایجانی سروده شد، سرچشمه می‌گیرد.

سامی یوسف در این قطعه‌ جدید در شور موغام خلق و خوی عجیب و غریبی را تنظیم می‌کند که مراسم صوفیانه را از طریق کوبه‌های پر انرژی و بخش‌های خیره کننده آواز بیرون می‌کشد. ریتم موسیقی با شکوه، قدرتمند و بسیار زیبا است. این قطعه به طور زنده در مراسم افتتاحیه چهل و چهارمین کمیته میراث جهانی که در ۳۰ ژوئن ۲۰۱۹ در باکو، جمهوری آذربایجان برگزار شد، به اجرا درآمد.

منده سیغار ایکی جهان من بو جهانا سیغمازام
گوهری لامکان منم کون و مکانا سیغمازام

ذره منم گونش منم چارله پنج و شش منم
صورتی گؤر بیان ایله، من بو بیانه سیغمازام

عمادالدین نسیمی از شعرای هم عصر حافظ، با دو دیوان فارسی و ترکی از افتخارات ادبی ایران و جمهوری آذربایجان می‌باشد.

قرون ۱۳ و ۱۴ میلادی عصر تحولات بنیادین در ادبیات منطقه خاورمیانه می‌باشد.

 

عماد الدین نسیمی
مقبره عماد الدین نسیمی

 

در قلمرو ترکان سلجوقی و در آسیای صغیر مولوی، یونس امره در سبک و زبان خود تبدیل به اسطوره‌های ابدی می‌شوند. سعدی و حافظ نیز به همین سبک و سیاق در ایران موجد چنین دوره بالندگی ادبی و فکری هستند.

گویا نقطه تلاقی و عطف این دوره در استخدام مضامین عرفانی، فلسفی و اجتماعی بیشتر در عمادالدین نسیمی ظهور و بروز پیدا می‌کند.

انسان – خدا که نسیمی در اشعارش به ستایش آن می‌پردازد موجودی انتزاعی نیست؛ بلکه تصویر بدیع انسان واقعی است. اما انسانی که خود را درک می‌کند و البته همه چیز را؛ انسان کامل.

در کنار این مفاهیم و در بطن و متن آن و نه جدای از آن عشق نیز مطرح است. نسیمی همه جهان را عاشقانه دوست می دارد و هنر عشق ورزیدن را تبلیغ می‌کند. عشق او علوی است. ظاهربینان را به تمسخر نیز می‌گیرد:

آخیر زمانین فیتنه سی، شول گؤزلری شهلا ایمیش
گل دوش اونون سئوداسینا، گؤر کیم نه خوش سئودا ایمیش

انسان کامل، عشق و زیبایی، مفاهیم مطروحه دستگاه زیبایی‌شناسی نسیمی است. او انسان کامل را می‌پرستد. او انسان کامل را زیبا می‌بیند و مظهر حقایق. او عشق را در ظهور #زیبایی و #معرفت انسان می‌بیند. او جهان را ادراک می‌کند و انسان را و این همه را چگونه می‌تواند بیان کند تا دست تطاول اغیار و افکار بر وی تازیانه نزند و طعنش نکند. او پیامش را و دستگاه معرفتی‌اش را در اشعارش جاسازی می‌کند تا شاید ما، یا آیندگان پیامش را بگیرند. چه من شک دارم که ما نیز بدین حد تکامل معرفت شناختی دست یافته باشیم که درک کنیم و بفهمیم نسیمی چه می‌گوید و چگونه و چرا می‌گوید.

فئردوسه منی دعوت ائدن زاهیده سؤیله
اول دیکَنه گؤز دیکمه کی گۆلزاریمی بولدوم

به جهت مسلک اعتقادیش که از حروفیه است، برخی از اشعار وی دارای ترکیب و بیان خاص حروفی و البته سمبولیک است. بزرگترین خدمت نسیمی به شعر و شعور ملی آذربایجان، تصنیف شعرهایش و اندیشه‌هایش به زبان مادری‌اش یعنی ترکی آذربایجانی است.

تحول و سیر و سلوک معنوی منجر به ظهور انسان کامل، مفهومی است که در چارچوب فرهنگی آذربایجان از نظامی و خلاقیت او شروع می‌شود و اکنون در لفظ و قلم نسیمی قدرتمندتر و باشکوه‌تر و البته انقلابی و طوفانی می‌غرد و نمودار می‌شود. “انسان زینت و زیور حیات است. انسان سزاوار ستایش است. او، قدرت عظیم است. نعمت طبیعت پر لطف، زیبایی‌های عالم، با نام انسان پیوسته است… انسان موجودی است قادر، انسان در روی زمین مظهر خداست. انسان، خداست. و خدا منم، خدا تو هستی. هر کجا که انسان پاک سرشت وجود دارد، خدا نیز آنجاست. خدا را نه خارج از زمان و مکان، بلکه در طبیعت، در زمین، در وجود انسان کامل معنوی، در عمل انسان کمال یافته باید جستجو کرد”:

مرحبا اینسانی کامیل، جانیمین جانانه سی
عالمین جیسمی صدفدیر، سن می سن دوردانه سی؟

مرگ تراژیک عمادالدین نسیمی

به حکم موید السلطان در حلب سوریه همان جا و سبک که سهروردی و منصور به دار آویخته شده‌اند، پوست از نسیمی کندند و هفت روز در شهر گرداندند و چرخاندند تا بداند و بفهمد قدرت سیاسی یعنی چه! سرانجام دست و پا قطع کردند و شهیدش. گفته اند که قاضی القضات حکم کرده بود که نسیمی چندان ناپاک است که اگر قطره ای از خون وی به عضوی از اعضای کسی برسد، قطع آن واجب است. دست تقدیر چنان می‌کند که این خون موقع نظارت بر مراسم پوست کنی نسیمی به سر انگشت خود قاضی برسد. چون بدان اشاره می‌کنند قاضی حاشا می‌کند که آن حکم را فی المثل گفته است.

زاهیدین بیر بارماغین کسسن دؤنر حقدن کئچر
گؤر بو میسکین عاشیقی سر پا سویارلار آغلاماز

لینک کوتاه خبر:

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر،تکرار نظر دیگران،توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی ، افترا و توهین به مسٔولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

نظرات و تجربیات شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظرتان را بیان کنید

Scroll to Top