یکی از بانوانی که از دروازه شعر زنانه وارد دنیای شگفت انگیز ادبیات معاصر شده است، شهین جراحی، متولد ۱۳۵۰ اهل کرمانشاه است.
✍️ رضا قاسمپور
خود را
به تبریزی ها و کوه و رودخانه
سپرده بودم
که باد وزیدن گرفت
و دانستم که
تو را
دیگر
باد برده است…
یکی از چالشهای اساسی خانمها در طول تاریخ، مقایسه خود با مردان و سعی در کسب حق و حقوق مساوی با آنهاست.
منتها برای رسیدن به این ایدهآل معمولاً راههایی را انتخاب میکنند که عموما راه زنانه نیست.
یعنی برای صیانت از حقوق پایمال شده خود، معمولاً به خاطر استیلای سیستم مردسالار و هژمونی مسلط، ناخودآگاه ورود مردانه در حوزههای مورد مناقشه دارند و از ظرفیتها و لطافتهای زنانه غفلت میکنند.
برای روشن شدن بحث، دو مثال از دنیای سیاست و ادبیات را ذکر میکنیم:
در دنیای پر پیچ و خم سیاسی ایران بعد از انقلاب برخی از زنان وارد کارهای سیاسی شده و حتی برخی اقدام به تأسیس احزابی برای دفاع از حقوق زنان نمودهاند.
سیاستزنانی چون خانم کولایی، خانم مولاوردی، خانم راکعی و… از جمله چنین بانوان جرائت ورزند. منتها یک اشکال اساسی به کار این بانوان پرتلاش و ریسک پذیر وارد است و آن هم ورود مردانه به سیاست میباشد.
اخلاق مردانه توأم با رقابت به خاطر حقیقتی واحد و مطلق میباشد.
در صورتی که اخلاق زنانه به جای رقابت، روحیه همکاری و مشارکتی بوده و حقیقت را متکثر میبیند.
لذا در یک کلام می توان گفت دنیای سیاست مردانه #رقابتی و دنیای سیاست زنانه بیشتر #مشارکتی است.
در ادبیات نیز ما دقیقاً با چنین ورود انحرافی مواجهیم. بانوان شاعره در طول تاریخ اغلب در شعر و ادبیات ورود مردانه داشته و ناخودآگاه دنبالهرو مردان هستند. شاعران انگشت شماری همچون فروغ فرخزاد، مریم حیدرزاده و… بیشتر ورود زنانه به شعر و ادبیات داشتهاند.
یکی از بانوانی که از دروازه شعر زنانه وارد دنیای شگفت انگیز ادبیات معاصر شده است
شهین جراحی، متولد ۱۳۵۰ اهل کرمانشاه است وی کارشناس مامایی بوده و ادامه تحصیلاتش کارشناس ارشد حقوق بین الملل است در عین حال این بانوی مصمم سرشار از احساسات زنانه بوده و تموجات روحی و شارش احساساتش را در ظرف بلورین شعر و ساغر غزل جاری کرده است.
سه مجموعه شعر “ستاره دنباله دار،نامه های بی مقصد و گریز از شب” را دهه هشتاد و نود در تهران به زیور چاپ آراسته است.
با خوانش چند شعر از این شاعره کرد کرمانشاهی شما را به خوانش مجموعه شعرها و تورق احساسات ناب این بانوی ایرانی دعوت می کنیم.
?ای مادر طبیعت در موسم بهاری
بگشای چتر خود را در دامنت چه داری
لبهای گل شکفته از گرمی نگاهت
چشمان خود گشوده با غمزه و خماری
پروانه های زیبا با بال های رنگین
چون کودکان خندان در رقص و بیقراری
دست شکوفه ها را در باغ پیر و تنها
در دست هر درخت صد ساله میگذاری
رنگین کمان نشسته در آسمان ابری
نهری ز نور خورشید در قاب دیده جاری
تاریکی خزان رفت فصل شکفتن امد
با سبزی نگاهت با نغمه ی قناری
میل وصال یاران در روح و جان عاشق
با گل شود شکوفا از غم شود فراری
با هر نسیم نوروز با بوسه های باران
بر خاک تیره و سرد شعر و ترانه باری
شادی بیار و لبخند در کوچه باغ دلها
زیباست رنگ فصلت خوب است هر چه آری
?چو عشق اید وجان بگیرد قرار
نپاید همیشه غم روزگار
به هستی خدا هر چه را افرید
که هر ذره با عشقی اید پدید
زنفرت بخشکد درخت زمان
که نیکی بود اصل کار جهان
که تقدیر فریاد ما بی صداست
در آنجا که دستی زدستی جداست
هر آنکس که پوید ره خشم وکین
بسوزد دل مادر ما زمین
به امید آن کاندراین گیرو دار
نیاید بشر باپلیدی کنار
اگر نوری اید به دنیای ما
شود هدیه شاید به فردای ما
جهانی که باشد سراسر سپید
به رنگ رهایی به رنگ امید
?ای اولین ستاره ای آخرین ستاره
در ابتدای هر شب در انتها دوباره
از اتشی که افروخت عشق من وتو باید
تا بیکران بیفتد در آسمان شراره
هر جور با دلم کن رنجی نمی کشم چون
از عشق تو شود دل مجروح و پاره پاره
در کهکشان عشقت راهی به غم ندارم
باشد خطا بگردم دنبال راه و چاره
در بی نشان دنیا بهتر از این چه باشد
از من به تو همیشه از تو به من اشاره
?وقتیکه
پای کشان و سر در گریبان می رفت
دستانش
خالی بودند
چشمانش… نمیدانم
وقتی که
پای کشان و سر در گریبان رفت
دستانش خالی بودند
چشمانش خالی
دلش
نمیدانم…
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر،تکرار نظر دیگران،توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی ، افترا و توهین به مسٔولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.