بررسی داده های منتشر شده در مرکز آمار ایران نشان میدهد که تعداد تولدها از مادران غیرایرانی در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۶ بیش از ۷۰ درصد افزایش یافته است.
روزناه جهان صنعت نوشت:
با اینکه نرخ زاد و ولد ایرانیها در سالهای اخیر روند کاهشی را طی کرده، اما طبق گزارشها سهم تولدها از مادران غیرایرانی طی پنج سال، ۷۰ درصد افزایش یافته است؛ وضعیتی که کارشناسان جمعیتشناسی میگویند ممکن است به پیری جمعیت ایران ختم شود. بنا بر پژوهشها و اظهارات مقامات رسمی، سالخوردگی جمعیت ایران حتمی خواهد بود. بر همین اساس، سیاستگذاریها حول کاهش نسبت سالمندان به جمعیت کلی کشور پیش میرود. به عبارتی سیاستگذاریها بر این مبنا پیش میرود که ازدواج و فرزندآوری در کشور بیشتر شود. آنطور که مرکز پژوهشهای مجلس گزارش داد، طی سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۹۵، نسبت جمعیت زیر ۱۵ سال ایران، از ۵/۴۵ درصد به ۲۴ درصد کاهش یافته است؛ یعنی طی سه دهه. از سوی دیگر، سهم جمعیت در سن فعالیت یعنی ۱۵ تا ۶۴ سال، طی سه دهه (۶۵ تا ۹۵) از ۵/۵۱درصد به حدود ۷۰ درصد افزایش یافت. جمعیت سالمندان بالای ۶۵ سال نیز با افزایش چشمگیری مواجه بود. چنین وضعیتی، اهمیت نرخ باروری در ایران را یادآور میشود. پیش از آنکه به سهم اتباع در تعداد موالید کشور بپردازیم، باید ابتدا تعداد موالید در ایران را بررسی کنیم.
کاهش ۲۵ درصدی تولدها طی ۵ سال
در یادداشتی که در مرکز آمار ایران منتشر شده، وضعیت باروری و موالید ایران بررسی شده است. در محاسبات این مرکز، زنان در سن باروری را از سن ۱۵ سال در نظر گرفتهاند. در محاسبات بینالمللی اما افراد زیر ۱۸ سال را در گروه کودکان قرار میدهند و ازدواج آنها کودکهمسری به شمار میرود. بر این اساس ازدواج و فرزندآوری افراد زیر ۱۸ سال، زیر پا گذاشتن حقوق کودکان محسوب میشود. با این توضیحات و بنا بر محاسبات مرکز آمار ایران، تعداد زنان در سن باروری در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۵، حدود ۳۰۴ هزار نفر افزایش یافته است، اما ساختار سنی زنان واقع در سن باروری خود اهمیت دیگری دارد. در یادداشت مرکز آمار ایران آمده است که میانگین سنی زنان واقع در سن باروری افزایش یافته است. این وضعیت میتواند در تغییر میزان نرخ باروری موثر باشد، چراکه بیشتر زنان در اواسط ۲۰ و اوایل ۳۰ سالگی، تعداد فرزند دلخواه خود را به دنیا میآورند و پس از آن، تمایل به فرزندآوری آنها کاهش مییابد. با این حال بررسی تعداد موالید طی سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ از کاهش تعداد موالید حکایت دارد. در دوره پنج ساله از سال ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰، بیش از ۳۷۱ هزار ولادت کاهش یافته است. یعنی تعداد تولدها طی پنج سال، ۲۵ درصد کاهش یافت.
افزایش ۷۰ درصدی تولدها از مادران غیرایرانی
دادههایی که مرکز آمار ایران بررسی کرده است، براساس اطلاعات سازمان ثبتاحوال بود. در کنار سازمان ثبتاحوال، وزارت بهداشت نیز اطلاعات زاد و ولدها را ثبت میکند. دادههای وزارت بهداشت نشان میدهد که چه تعداد از این تولدها از زنان ایرانی و چه تعداد از آنها سهم اتباع است. البته آمار وزارت بهداشت با سازمان ثبتاحوال تفاوت دارد، چراکه برخی از زایمانها خارج از سیستم بهداشت و درمان انجام میشود.
بنا بر دادههای وزارت بهداشت، تعداد موالید در سال ۱۳۹۶ از مادران ایرانی، یک میلیون و ۳۹۴ هزار و ۵۲۴ نفر بود. تعداد موالید از مادران غیرایرانی نیز ۴۸ هزار و ۲۹ نفر بود.
در سال ۱۴۰۰ تعداد موالید از مادران ایرانی، یک میلیون و ۸۴ هزار و ۲۲۷ نفر بود. تعداد موالید از مادران غیرایرانی در سال ۱۴۰۰ نیز ۸۱ هزار و ۹۴۸ نفر گزارش شده است. به عبارتی طی پنج سال تعداد موالید از مادران غیرایرانی در کشور بیش از ۷۰ درصد افزایش داشت.
در یادداشتی که در مرکز آمار منتشر شده، آمار موالید از مادران غیرایرانی از سال ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ به تفکیک آمده است. در سالهای ۱۳۹۷، ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ به ترتیب تعداد موالید از مادران غیرایرانی، ۵۷۵۸۱، ۶۲۳۴۸ و ۶۹۵۶۷ نفر ثبت شده است. این آمار به نقل از وزارت بهداشت ایران گزارش شده است.
کاهش ۲۲ درصدی تعداد موالید از مادران ایرانی
در بررسی این آمار روند کاهش موالید از مادران ایرانی در سالهای اخیر است. در سال ۱۳۹۶ تعداد موالید از مادران ایرانی، یک میلیون و ۳۹۴ هزار و ۵۲۹ نفر ثبت شده است. در سالهای بعد این روند کاهشی بوده است.
تعداد موالید از مادران ایرانی در سالهای ۱۳۹۷، ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ به ترتیب یک میلیون و ۳۱۳ هزار و ۶۳۸ نفر، یک میلیون و ۱۵۳ هزار و ۳۹۰ نفر و در نهایت یک میلیون و ۱۰۱ هزار و ۱۷۶ نفر بود. در سال ۱۴۰۰ نیز این آمار به یک میلیون و ۸۴ هزار و ۲۲۷ نفر رسید. به عبارتی، دادههای ثبتشده از سوی وزارت بهداشت که مرکز آمار ایران منتشر کرده، نشان میدهد تعداد موالید از مادران ایرانی طی پنج سال بیش از ۲۲ درصد کاهش یافته است.
دلایل کاهش ازدواج و فرزندآوری در ایران آنطور که این آمارها نشان میدهد، هر چقدر تمایل به فرزندآوری ایرانیها کم شده، نرخ زاد و ولد اتباع بیشتر شده است.
شهریور امسال، روزنامه جمهوری اسلامی در گزارشی نوشت که براساس آمارهای غیررسمی، در یک ماه در پاییز ۱۴۰۱، از ۳۰۰ زایمان صورتگرفته در بیمارستانی در شهرستان کوار در نزدیکی شیراز، فقط سه زایمان ایرانی بود. سایر زایمانها از اتباع افغانستانی ثبت شده است. کارشناسان دلایل مختلفی برای کاهش تمایل به ازدواج و فرزندآوری در ایران عنوان میکنند. برخی روی مسائل اقتصادی تاکید دارند و برخی هم مسائل فرهنگی را عنوان میکنند.
رابطه فقر با کاهش فرزندآوری
دکتر «مصطفی آبروشن» جامعهشناس با تاکید بر مشکلات اقتصادی به «جهانصنعت» گفت: وقتی جوانی که هیچگونه آینده شغلی روشنی را برای خودش تصور نمیکند چگونه میتواند به ازدواج و فرزندآوری تن دهد؟ در مبحث ازدواج و به خصوص فرزندآوری نمیتوانیم با رویکردهای دستوری جوانان را وادار به آن کنیم، برای یک ازدواج موفق، علاوه بر بلوغ فیزیولوژی و فکری شخص باید تمکن اقتصادی داشته باشد تا بتواند به بلوغ اجتماعی نیز برسد لذا تا زیربنا و مقدمات ازدواج مهیا نشود هرگونه شتابزدگی در این امر آسیبزا خواهد بود. در واقع دولت باید به عنوان نهادی تسهیلگر ونه مداخلهگر با ایجاد زمینههای اشتغال و فراهمسازی بسترهای حمایتگرانه، نقش سازنده خود را به خوبی ایفا کند.
وی افزود: تصمیمات بلندمدتی مانند ازدواج نیازمند حدی از ثبات اقتصادی مانند شغل، مسکن، ثبات قیمتها و چشمانداز روشن نسبت به آینده است. در شرایطی که هر روز شرایط تهیه مسکن و حتی اجاره آن برای جوانان تاریکتر و نامشخصتر میشود، تداوم این شرایط اثر خوبی بر سن ازدواج جوانان نخواهد داشت. در شرایطی که ثبات قیمتها برقرار نباشد و روزبهروز بر قیمت کالاهای اساسی که حداقل نیاز یک زوج جوان برای ازدواج را تامین میکند، افزوده شود، سن ازدواج بالا و بالاتر میرود. در چنین شرایطی زوجهای جوان چطور به فرزندآوری میتوانند فکر کنند. طبیعتا فرهنگ و سبک زندگی افغانستانیهایی که فرزندآوری میکنند، با زوجهای جوان ایرانی متفاوت است.
این جامعهشناس اظهار کرد: فرزندآوری موضوعی اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی است. در پرداختن به این مساله باید تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را در نظر گرفت. ممکن است برای طبقه مرفه و تحصیلکرده، عامل فرهنگی تعیینکننده، اما برای سایر افراد عامل اقتصادی تاثیرگذار باشد. بنابراین افراد در وهله اول باید از نظر اقتصادی احساس امنیت و توانمندی کنند تا به سمت ازدواج و فرزندآوری بروند. این در حالی است که امروزه شرایط اقتصادی روزبهروز بدتر میشود. عامل فرهنگی در کاهش تمایل به فرزندآوری در وهله دوم قرار میگیرد. زوجهایی که از قشر ثروتمند یا متوسط هستند نیز به جای تولد نوزاد خود در ایران، برای دریافت اقامت کشور دیگر فرزند خود را در ایران به دنیا نمیآورند، چراکه به عقیده آنها در ایران چشمانداز روشنی از لحاظ اقتصادی و اجتماعی برای فرزندشان وجود ندارد. به همین دلیل از همان ابتدا مهاجرت میکنند تا فرزندشان در کشور دیگر مدرسه برود.
وی افزود: اگر واقعا قصد ترویج فرهنگ فرزندآوری در کشور است که هست، باید حمایت واقعی از زوجهای جوان و ارائه خدمات بیچونوچرا و آسان از خانوادهها و مادران باردار و تامین و رفع مشکلات مالی و اقتصادی، بهداشت و درمان رایگان و معیشت خانوارها بهخصوص برای دهکهای پایین بهجد در دستور کار قرار گیرد، والا فرزندآوری شعاری خواهد بود که به این زودیها محقق نخواهد شد.
این جامعهشناس در پایان بیان کرد: اینکه بعد از این همه مشوقهای جدید مالی هنوز ازدواجهای پایدار و فرزندآوری نشده است، نشان از شکست مشوقهای دولتی است. البته مشوقها شکست نخورده، بلکه از ابتدا شکستخورده بود، زیرا موضوعاتی که به عنوان قانون در مجلس تشریح میشود هرگز منتج به افزایش ازدواج مناسب و فرزندآوری نخواهد شد. چهبسا این مشوقها بیشتر برای جامعه مسکنهای کوتاهمدت هستند. اگر مسوولان واقعا میخواهند این موضوع را حل کنند ابتدا باید به بحث مسکن جوانان، کار، افزایش مهارتهای زندگی و کاهش تورم بپردازند. وقتی رکود از بین برود دیگر کسی به مشوقهای دولتی نیاز ندارد. افراد خودبهخود به سوی زندگی سالم و ازدواج خواهند رفت.
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر،تکرار نظر دیگران،توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی ، افترا و توهین به مسٔولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.