اوپال، اوپالتر از آنی است که فکرش را میکردم رستورانی نقلی، صمیمی و بسیار شیک که در دامان پرمهرش تعدادی از دوستان و بچههای قدیمی آرام گرفتهاند.
✍️ رضا قاسمپور
? من ریاضت مولکونه قویدوم قدم
راستش، از منظر تیپولوژی شخصیتی، فردی برونگرا و اجتماعی هستم. وقتی خبر بازنشستگیام را رسانهای کردم با انبوهی از پیامها، تماسها و کامنتهای محبتآمیز همکاران، دانشآموزان، دوستان و جامعه هدف از اعماق تاریخ مواجه شدم.
تقریبا کمتر اموزشگاهی در زنجان یافت میشود که در ان مشق معلمی با طعم ریاضت نکرده باشم. با بیش از ده هزار نفر چهره به چهره در شاخههای مختلف ریاضی ریاضت کشیدهایم. درس حساب در کنار نقاط قوت بسیار، دو چالش اساسی دارد. اولین آسیب برای معلمان ریاضی،مسئله کلاسخصوصی برای مایهداران(از سر نیاز و احتیاج) است که البته این آسیب به مرور از شأنیت معلمی فرو میکاهد. بحث دوم صعوبت آموزش ریاضی نسبت به سایر رشتههاست. در طول خدمتم معمولا معلمی انرژیک،بیش فعال،گشاده رو با روابط عمومی بالا بودم. ولی با تمام این اقوال وقتی نتایج امتحانات ریاضی اعلام میشد طبیعتا نتیجه وفق مراد همگان نبوده و حداقل ثلث کلاس دلخور نتایجاند و…
?اوپال؛ بو پالدان یاخشیدی…
سهشنبه چهارم مهر به دعوت تعدادی از بر و بچههای بامرام و دوست داشتنی قدیمی راهی زنجان(خانه پدری و زبان مادری) میشوم.قرار است در ضیافت شامی که به خاطر بازنشتگی در رستوران شیک و تازه تاسیس اوپال برگزار شده شرکت کنم.
پس از دیدار با مادر و اقوام، راهی رستوران اوپال میشوم. اوپال، اوپالتر از آنی است که فکرش را میکردم رستورانی نقلی، صمیمی و بسیار شیک که در دامان پرمهرش تعدادی از دوستان و بچههای قدیمی آرام گرفتهاند.
در بین جوانان دو پیشکسوت فرهنگی اجتماعی (دکتر بیوک ملایی و مهندس رئوف طاهری) بُر خوردهاند. نورانیت و صمیمیت حاصل از گپ و گفت دوستانه ما با رفقای جان، تا پاسی از شب، پرده بکارت ظلمات را شکافته و گل خندههای دلی، فواره میزند.
پایان بخش مراسم، اهدای کادوی یادبود به میهمانان خاص و رضا قاسمپور بازنشسته میباشد.
?هامی، قویوندان راضیدی…
طبیعتا تنها موجودی که همه از او راضیاند جناب گوسفند میباشد. قصاب، کلهپز، چوپان، روستایی، شهری، گرگ، هاپوی گله و خلاصه همه و همه از گوسفند بی زبان راضیاند.
وقتی دبیری، مشق معلمی میکند خاصه آنکه دو آسیب مذکور (پدیده کلاس خصوصی و کدورتهای پسا امتحان) نیز بر وی وارد باشد اگر اکثریت هم از وی رضایت داشته باشند بالاخره خواه و ناخواه عدهای با مشی و مرام معلم زاویه خواهند داشت. از همین تریبون از تمام بچههایی که عمدا و سهوا در حقشان قصور کردهام صمیمانه حلیت میطلبم.
?از مشق معلمی تا عشق معلمی
در سیساله معلمی و مدیریت سعی کردم خیلی ظریف و هوشمندانه رویکرد تفکر انتقادی و البته تسلیح قلمی را به اشتراک گذاشته و به دانشآموزانم بیشتر به صورت عملی مقوله نقد و انتقاد سازنده و البته بیواهمه را آموزش دهم.با این حال سیساله خدمتم آکنده از رویدادهای تلخ و مملو از حوادث شیرین میباشد.
به خاطر روحیه خاص با خیلی از دانشآموزان از بدو معلمی رفیقِ شفیقم. هنوز چشمه احترامات و چراغ ارتباطات حضوری و عمدتا مجازی در جوش و خروش است.
گرچه از منظر مالی و مادی پس از سی سال کار سه شیفت، عملا نقطه سر خطیم ولی اگر فرصتی برای بازگشت به گذشته پرماجرا باشد باز هم عاشقانه و عالمانه مشق معلمی را تورق خواهم کرد.
با خوانش شعر زیبای “بازنشست” اثر استاد اکبر ستاری”قیزیل قلم” توسن خیال را بر طوقه باد صبا حواله میکنیم.
«بازنشست»
هر که در سنگرِ دانش بشود باز نشست
نتوان گفت که آن باز،ز پـرواز نشست
پرچم علم و فضیلت که به دستش دادند
چه سر افراز بر افراشت،سر افراز نشست
ای معلم به تو شایسته بُوَد این جملات
گویمت بر هدفش افسر جانباز نشست
جای دارد که زِ هر مأذنه آواز دهند
نَکْ،به سر قلّهی قافِ نظرش،باز نشست
به به این نعمت عُظمایْ به حکمِ قانون
هر کسی عاقبتِ کار شود بازنشست
ای معلم ،همه،شایستهی تمجید،تویی
قلم از وصف کمالِ تو به ایجاز نشست
هست،توصیف تو در متن کتابِ قرآن
وَ،نوشتن به کلام دلت،اعجاز نشست
این معمّا که به«ستاریِ»ما مشکل بود
عاقبت حل شد و،او،هم،به سرِ راز نشست
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر،تکرار نظر دیگران،توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی ، افترا و توهین به مسٔولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.