امروز: یکشنبه, ۲۵ آذر ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | برابر با: الأحد 14 جماد ثاني 1446 | 2024-12-15
کد خبر: 52843 |
تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۴۰۳ - ۲:۱۳ |
۰
| 2
ارسال به دوستان
پ

استاد باقری حافظه عجیب و غریبی داشته و البته شیفته تمام عیار بیدل دهلوی از ترکان پارسی گوی سبک هندی است یکی دیگر از وجوه اشتراک با باقری حضور در گلگشت ها و همنوردی کوههای تهران کرج می باشد.

جستارگشایی

در دو سال و اندی زمان حضور در کرج با برخی از محافل ادبی و کانون های شعری فعال آشنا شدم یکی از ادبای بی ادعای این محافل که اتفاقا مجری قابلی نیز می باشد استاد باقری است باقری حافظه عجیب و غریبی داشته و البته شیفته تمام عیار بیدل دهلوی از ترکان پارسی گوی سبک هندی است یکی دیگر از وجوه اشتراک با باقری حضور در گلگشت ها و همنوردی کوههای تهران کرج می باشد در یکی از گلگشت ها از وی در خصوص کیستی،چیستی ،چرایی،چگونگی آشنایی با بیدل دهلوی سوالاتی کردم و در خصوص تاثیرات بیدل بر شعرای بعدی و تناسب مفاهیم و افرینش های ادبی این شاعر کلاسیک سبک هندی با آلام روحی بشر قرن بیست و یکمی و….پرسیدم

 

 

مطالبی که در ادامه می خوانیم جوابهای استاد باقری به سوالات پراکنده من است.

زفرق تا قدم افسون حیرتی بیدل.

کسی چه شرح کند معنی نکوی تو را.

میرزا عبدالقادر عظیم آبادی تخلص بیدل  بزرگترین سخنور و نام آورترین شاعر فارسی زبان هند است که متاسفانه در کشور ما تا حدودی گمنام مانده است .

وی درسال ۱۰۵۴ هجری  در عظیم آباد پنته چشم به جهان گشود و سر انجام درسال ۱۱۳۳ هجری درهفتادو نه سالگی درگذشت. و او را در صحن خانه اش(باغ بیدل) به خاک سپردند.

بیدل با حضور آگاهانه ودر لحظه زمان خودش در جهان هستی ومخصوصن در عرصه ی ادبیات تاثیر بسزایی گذاشت.ومنشا تحول شد. زیرا هر اندیشمندی که آثار این عارف فرزانه را مطالعه و برسی میکند متحیر می شود.

آثار بیدل سرشار از معارف حقه ی الهی است  اندیشه ومنظومه معرفتی کم نظیرش پاسخگوی پرسشهای مقدر نسل ها و عصر ها انسان گم گشته در هزار تو های مدنیت محروم از حقیقت و درک معنای واقعی زندگی می باشد.

آشنایی با آثار بیدل و دنیای فکری او شاید برای بسیاری از علاقه مندان به دنیای شعر وادب وحتا آنان که دستی به قلم دارند تا کنون آنگونه که باید میسر نشده باشد. زیرا احساسی که در آغاز با خواندن اشعار بیدل به آدمی دست می دهد بی تردید یاس و ناکامی است نه بخاطر مضامین یاس بر انگیز اشعار او بلکه بخاطر معانی پیچیده وبه خصوص زبان صعب ونا آشنای او …

شعر بیدل اوج تصویرپردازی وتخیل سبک است. تصاویر نا محدودند اما با توجه به نگاه استعاری بیدل که هرچیزی را به شکل ذهنیت خود در می آورد تصاویر و استعاره ها ی مختلف روی در جهتی خاص می گذارند در واقع نگاه بیدل اشیا و مفاهیم را به همسویی و همسانی فرا می خواند.

حیرت آهنگم که می فهمد زبان راز من.

گوش بر آیینه نه تا بشنوی آواز من.

اشعار بیدل نه حاصل تعقلی خشک وبی انعطاف که نتیجه ی تاملی آمیخته با شوق و شور دردی که در طبیعت:گل،درخت،کوه،جنگل،دریا باد و گردباد وجود دارد.همه پدیده ها در نظر بیدل زنده اند ودر رنج زندگی با انسانها سهیم اند.

مجنون در این بیابان عمریست بی سرو پاست.

این گرد باد یارب دیوانه ی که باشد.

این موجها که گردن دعوی کشیده اند.

بحر حقیقت اند اگر سر فرو کنند.
…………………

بیدل از فهم کلامت عالمی بیگانه ماند.

ای ز فهم آنسو به گوش ما ندایی میرسی
…………………………

خار غفلت می نشانی در ریاض دل چرا.‌
می نمایی چشم حق بین را ره باطل چرا.
مرغ لاهوتی چه محبوس طبایع مانده ای.
شاهباز قدسی و بر جیفه ای مایل چرا.
بحر طوفان جوشی و پرواز شوخی موج توست.
مانده ای افسرده و لب خشک چون ساحل چرا.
چشم وا کن گلخن ناسوت ماّوای تو نیست.
بر کف خاکستر افسرده بندی دل چرا.
نیستی یآجوج سد جسم در راه تو چیست.
نیستی هاروت مردی در چه بابل چرا.
غربت صحرای امکانت دو روزی بیش نیست.
از وطن یکباره گشتی اینقدر غافل چرا.
زین قفس تا آشیانت نیم پرواز است و بس.
بال همت بر نمی افشانی ای بسمل چرا.
قمری یک سرو باش و عندلیب یک چمن.
می شوی پروانه گرد شمع هر محفل چرا.
ابر اینجا می کند از کیسه ی دریا کرم.
ای توانگر بر نیاری حاجت سایل چرا.
ناقه ی  وحشت متاعان دوش آزادی توست.
چون شرر بر سنگ باید بستنت محمل چرا.
خط سیرابی ندارد مسطر موج سراب.
بیدل این دلبستگی بر نقش آب و گل چرا.

۱- (غفلت مانند خار عمل میکند)چرا خار غفلت به باغ دل می نشانی.

چشمی که  حق بین است چرا صرف باطل میکنی؟

۲-لاهوت :عالم معنا عالمی که ذات وصفت یکی هستند.در مقابل ناسوت :عالم ماده بالقوه ولی ناقص است.

تو که متعلق به عالم معنایی چرا زندانی عناصر خاکی گشته ایی؟تو که شاهبازعالم پاکی هستی چرا بر مادیات (مردار ) تمایل داری شاهباز که مردار خوار نیست.

۳- وجود تو مانند دریای پر جوش وخروش است که موجش جرات خود نمایی دارد چرا مانند ساحل بی حرکت و تشنه لب مانده ای  به قول مولانا

گر غرقه ی دریایی این خاک چه می پایی؟
ور بر لب دریایی چون روی نمی شویی؟

۴-چشمت را بگشا و حقیقت هستی را ببین این آتشدان (تون حمام) که غیر قابل تحمل است پناهگاه تو نیست.

چرا به مشتی خاکستر سرد شده که امید روشنی و گرمی ندارد دل می بندی؟

۵- نیستی یاّجوج : قوم وحشی و عصیانگر جسمت  سد راه تو به عالم  ملکوت نیست.

نیستی هاروت: افسانه ی فرشته ای که به زمین آمد و بر اثر گناه در چاه حبس شد (بر اثر حیله گری)

۶- بودنت  در این دنیا  که ممکن شده  غربت دو روزیست  تورا.

از اصل وطن اینقدر چرا غافل شدی؟

در جایی دگر گفته:

مدت بیماری امکان که نامش زندگیست.

یک نفس تحریک نبض و یک شرر گرد تب است.

یا

فضای وادی امکان پر از غبار فناست.

چه آسمان چه زمین مغز این دو پوست هواست.

۷- از این قفس (دنیا )تا جایگاه اصلیت راه زیادی نیست.

کشته ی نفس (خواسته های دنیایی مادیات) خودتی چرا بال همت واراده نمی گشایی  مرغ بسمل :مرغی که در حال سربریدن است. (قبل از ذبح حیوانات کلمه ی بسم اله جاری میکنند)

۸- مانند قمری که بریک سرو می نشیند و بلبل که برای یک چمن میخواند به یکی عشق بورز وفقط برای او بخوان چرا مانند پروانه گرد هر محفلی میگردی؟ منظور هدفت حقیقت واحد باشه به قول زرتشت: راه یکیست آنهم راه راست باقی همه بیراهه هستند.

میتوان از سوختن گردید واصل تا به شمع.

آدمی پروانه ی هر انجمن باشد چرا؟

صائب

۹- بخشش ابر(بارش) از دریاست.

ای کسی که توانایی داری چرا حاجت نیازمندی را برآورده نمیکنی؟

۱۰-  اختیار وآزادیی که توداری عدم انس و الفت تو است . وحشت : عدم انس و الفت.

مانند سنگ چرا شعله را در خود پنهان میکنی؟  (داخل سنگ اندکی شعله هست که وقتی بهم ساییده میشود جرقه میزند ) منظور چرا عدم حرکت؟

۱۱- خط های موج سراب آبی ندارند شبیه آب اند .

بیدل دلبستگی بر تصویر آب وگل چرا ؟

در این نه آشیان غیر از پرعنقا  نشد پیدا.

همه پیدا شد اما آنکه شد پیدا نشد پیدا.

تلاش مطلب نایاب ما را داغ کرد آخر.

جهانی رنج گوهر برد جز دریا نشد پیدا.

دل گمگشته می‌گفتند دارد گرد این وادی.

به جستجوی نفس ها سوختم اما نشد پیدا.

فلک در گردش پرگار گم کرده است آرامش.

جهان تا سر برون آورد غیر از پا نشد پیدا.

چه سازد کس نفس سررشته ی تحقیق گم دارد.

تو گر داری دماغی جهدکن کز ما نشد پیدا.

بهشت و کوثر از حرص  و هوس لبریز می باشد.

به عقبا هم رسیدیم جز همین دنیا نشد پیدا.

حضور کبریا تا نقش بستم عجز پیش آمد.

برون احتیاج آثار استغنا نشد پیدا.

سراغ رفتگان عمریست زین گلشن هوس کردم.

چه جای رنگ بویی هم از آن گلها نشد پیدا.

به  ذوق جستجو می باید از خود تا ابد رفتن.

هزار امروز و فردا دی شد و فردا نشد پیدا.

غم  این تنگنایم بر نیاورد از پریشانی.

نفس آسودگی می خواست اما جا نشد پیدا.

در این محفل به امید تسلی خون مخور بیدل.

بیا در عالم دیگر رویم اینجا نشد پیدا.

نه آشیان بر اساس علم و باور قدما نه فلک وجود داشت. که عبارتند از:

۱ -فلک زحل ۲- مشتری ۳ مریخ  ۴- آفتاب ۵- زهره ۶- عطارد ۷- قمر ۸-  فلک البروج و ۹- فلک الافلاک که آسمان همه آسمان هاست و به آن عرش نیز گویند و در جایی دیگه بیدل اشاره کرده .

عشق غیر ازعرض رسوایی زما چیزی نخواست.

راز این نه  پرده ما بودیم بیرون ریختند.

و یا  در طلسم حیرت که اشاره به خلق عالم کرده

شد این نه  پرده لبریز نوایش.

ز هستی تا عدم مد صدایش.

عنقا یا سیمرغ و یاسی رنگ پرنده اسطوره‌ای است که نماد دانش و حکمت است که در  این بیت فلسفی فقط یک پر  او پیدا شد. تازه بر اثر آن یک پر هرچه پیدا شد آنی  نبود که پیدا شد در واقع چیزی پیدا نشد می شود گفت اشاره‌ای هم  به گفته‌ی افلاطون دارد که این جهان جهان سایه هاست حقیقت نیست و جهان مجاز است و همینطور حکیم فردوسی در شاهنامه که دارای سه دوره اساطیری پهلوانی وتاریخی است   زبانی که آکنده از رمز و سمبل و نماد است ولی متاسفانه از بی توجهی و بی دقتی به غنای آن در حد قصه های معمولی و نقالی و غیره توأم با ادا و اصول نزول کرده اشارات بسیاری به سیمرغ و البته آن هم فقط پرسیمرغ کرده حیف که در اینجا نمی گنجد شاهنامه ای که  روایت نبرد خوبی و بدی است و پهلوانان و جنگجویان این نبرد دائمی در هستی اند و خواهند بود.

و همچنین حافظ که اشاره کرده

عنقا شکار کس نشود دام باز چین.

کانجا همیشه باد به دست است دام را.

در بزم دور یک دو قدح درکش و برو.

یعنی طمع مدار وصال دوام را.

جا دارد که  یادی هم بکنیم از عطار و ابتدای کار سیمرغ در منطق الطیر

ابتدای کار سیمرغ ای عجب.

جلوه گر بگذشت بر چین نیم شب.

در میان چین فتاد از وی پری.

لاجرم پر شور شد هر کشوری.

در ضمن در باور قدما

چین و شرق نماد آگاهی و غرب نماد تاریکی بوده است و…….

 

 

 

رضا قاسمپور
به قلم: رضا قاسمپور
لینک کوتاه خبر:

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر،تکرار نظر دیگران،توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی ، افترا و توهین به مسٔولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

نظرات و تجربیات شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظرتان را بیان کنید

Scroll to Top