به داروخانه قبلی مراجعه میکنم و دلیل سه برابر و خورده تفاوت را جویا میشوم. پس از کلی آسمان و ریسان بافی و بحث و جدل، معلوم میشود که برخی از اقلام را بدون بیمه حساب کرده و برای قطره شستشوی بینی ۶۰ تومنی موجود در بازار، قطره مشابه ۲۴۰ تومنی را بدون اطلاع بیمار چپانده است. میگویم چرا از بیمه استفاده نکردهای؟ تقصیر سیستم میاندازد. میپرسم وقتی اصل داروی تجویزی پزشک را که به وفور در داروخانه هاست چرا مشابهش را داده ای؟ می گوید: با دکتر هماهنگام و دهها توجیح دیگر…
✍️ رضا قاسمپور
رهآورد بیست و چند سال معلمی و تدریس با گچ و تخته، آسم و پلیپِ بینی و…انواع دردسرهاست. برای مراجعه به دکتر سراغ تعیین نوبت الکترونیکیام به دلیل سرعت نازل اینترنت تلاشم بینتیجه است.به منشی مطب زنگ میزنم میگوید: اگر وقت نگرفتی باید آنقدر بنشینی تا بینِمریضی دکتر را ببینی. ناچارا به مطب دکتر جنب اداره پست مراجعه میکنم. مطب سرریز از بیمار است. خدای من یعنی این همه آدم در این شهر مریض هستند؟ هوای آلوده مطب خود مستعد انواع بیماریهاست.
بالاخره بعد از سه ساعت انتظار ویزیت میشوم. منشی با تاکید موکد میگوید نسخه را از داروخانه …بپیچم.
راهی داروخانه شده نسخه ام پیچیده میشود. چند ماه پیش این داروها را گرفته ام اگر قیمت دارو به لطف دولت انقلابی سوبل هم شده باشد چیزی حدود صد و خورده خواهد بود. به صندوق مراجعه میکنم ۴۱۷/۵ تومان ناقابل پیاده میشوم. به مسئول فنی مراجعه و با تاکید میپرسم. آیا نسخه ام با لحاظ بیمه محاسبه شده است؟ جواب مثبت است. به ناچار داروها را گرفته و دست از پا درازتر برمیگردم. وسط راه انگار کسی میگوید اقای معلم خبرنگار؛ سرت کلاه گذاشتهاند.
نسخه الکترونیکی را از داروخانه دیگری میپیچم صندوق ۱۲۰ هزارتومان کارت میکشد. به داروخانه قبلی مراجعه میکنم و دلیل سه برابر و خورده تفاوت را جویا میشوم. پس از کلی آسمان و ریسان بافی و بحث و جدل، معلوم میشود که برخی از اقلام را بدون بیمه حساب کرده و برای قطره شستشوی بینی ۶۰ تومنی موجود در بازار، قطره مشابه ۲۴۰ تومنی را بدون اطلاع بیمار چپانده است. میگویم چرا از بیمه استفاده نکردهای؟ تقصیر سیستم میاندازد. میپرسم وقتی اصل داروی تجویزی پزشک را که به وفور در داروخانه هاست چرا مشابهش را داده ای؟ می گوید: با دکتر هماهنگام و دهها توجیح دیگر…
مطلب مهم آنست که طرف اصلی این کلاهبرداری در روز روشن، گرچه با دست خدمه داروخانه و منشی پزشک رخ میدهد ولی مقصر اصلی صاحب داروخانه و پزشکی است که پشت پرده برای ارسال بیمار به داروخانهِ خاص باهم بده بستان مالی دارند نه خدمه داروخانه و منشیها که اگر این اخاذی را نکنند احتمالا شغل نیم بند خود را از دست خواهند داد.
خلاصه وقتی در یک بیماری ساده سرِ منِ معلم خبرنگار را سه برابر و خورده کلاه گذاشته و جیبم را محترمانه خالی میکنند. ببیند سرِ هموطنان نجیب و فرودست ما که از اطراف و اکناف مملکت به پزشکان تهران _کرج پناهنده میشوند چه بلاهایی که نمیاورند؟
از ارائه مستندات متقن و اسامی پرهیز میکنم چون مطمئنم محصول شفاف سازی نه اصلاح سیستم معیوب و تنبیه پزشک و داروخانه دار متخلف، بلکه بیکار شدن منشی و خدمه داروخانه و قربانی شدن معلولهاست نه برخورد با علتها.
ما که فراموش شدگان دولتهاییم در عجبم چرا خود به همدیگر رحم نمیکنیم؟ و مترصد فرصت برای شخم زدن هم هستیم؟راستی آن پیشینه فرهنگی و شرافت انسانی چند هزار ساله مورد ادعا،آن همه آموزههای دینی و اخلاقی ما دقیقا کجا رخت بربسته است؟
اگر عمیقتر باشیم در بالادست برکه، مافیای مخوف و اختاپوسی دارو در ایران دست یک دوجین از مابهترانِ متصل به قدرتند. در پایین دست دهکده نیز(با احترام به اقلیت منصف و نجیب) پزشکان و داروخانهداران در حال چاپیدن مردمند.
وقتی شغل مقدس پزشکی آلوده به دستاوردهای سریع و السیر مالی میشود. قداست خود را از کف داده و ما با مافیای کنکور بجای تربیت پزشک متخصص و متعهد عملا(بلانسبت پزشکان شرافتمند) هیولا تربیت میکنیم که با سلامتی انسان قمار میکند.
جالبتر آنکه خبری از نظارت اداره “غذا دارو” و سایر نهادهای مسئول دیده نمیشود و البته این داستان عذاب آور نه مختص بهداشت و درمان،بلکه متاسفانه ساری و جاری در کلیت سیستم بیمار و رابطهای ماست.
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر،تکرار نظر دیگران،توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی ، افترا و توهین به مسٔولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.