✍️ رضا قاسمپور

جستارگشایی

یکی از مشکلات اساسی خانم‌ ها در طول تاریخ، مقایسه خود با مردان و سعی در کسب حق و حقوق مساوی با آن‌هاست. منتها برای رسیدن به این ایده‌آل، معمولاً راه‌هایی را انتخاب می‌کنند که راه زنانه نیست. یعنی برای صیانت از حقوق پایمال شده خود، معمولاً به خاطر استیلای سیستم مردسالار و هژمونی مسلط، ناخودآگاه ورود مردانه در حوزه‌های مورد مناقشه دارند و از ظرفیت‌ها و لطافت‌های زنانه غفلت می‌کنند.

اخلاق مردانه توأم با رقابت به خاطر حقیقتی واحد و مطلق می‌باشد. در صورتی که اخلاق زنانه به جای رقابت، روحیه همکاری و مشارکتی بوده و حقیقت را متکثر می‌بیند. در ادبیات ما دقیقاً با چنین ورود انحرافی مواجهیم. بانوان شاعر و نویسنده در طول تاریخ اغلب در شعر و ادبیات ورود مردانه داشته و ناخودآگاه دنباله‌ رو مردان هستند. در درازنای تاریخ شاعران انگشت شماری همچون فروغ فرخزاد بیشتر ورود زنانه به شعر و ادبیات داشته‌ اند.

 نویسنده ای که در کتابش متولد شد

منظر عقدایی از جمله بانوان هنرمند و نویسنده‌ ایست که علاوه بر عکاسی در داستان نویسی نیز دستی داشته و البته ورودی کاملا زنانه به موضوعات پیرامونی دارد.
به مناسبت انتشار اولین مجموعه داستانی این بانوی هنرمند، مراسم رونمایی از مجموعه ملافه سرخ به همت موسسه پژواک در روز تولد خانم عقدایی (۲۶ مهرماه) در “انجمن ادبی بخوان با ما” واقع در پارک نبوت با حضور دوستان و علاقمندان در فضایی صمیمی برگزار گردید.

گرچه در آئین رونمایی نقد چندان محلی از اعراب ندارد ولی مراسم با حضور اساتید و منتقدین داستان نویسی (حسن اصغری، رضا عابدی و ستار جلیل‌ زاده) دوام یافته و اولین اثر داستانی بانو عقدایی در بوته نقد و نظر آرام گرفت.

“ملافه سرخ” شروع دل انگیزی است

استاد عابد اولین منتقد کتاب با اشاره به دشواری‌های انتشار کتاب اول هر نویسنده افزود: تولد مجموعه داستانی ملافه سفید را به فال نیک گرفته و ضمن بیان نقاط قوت مجموعه، نقاط ضعف را به شلاق عشق می‌نوازیم.کتاب پیش‌رو زن محور بوده و از ده داستان کوتاه (ملافه سرخ، کاپیتان بلک، ما چهار نفر‌، غروب و…) تشکیل شده است.

در کتاب، عشق بسامد زیادی داشته ولی ویرایش خوبی روی مطالب انجام نشده است. انسان‌گرایی محض در کتاب در تموج بوده و آبشخور زنانه دارد ولی داستان کوتاه ژانر خاصی داشته و انتظار می‌رود به گونه‌ای بنویسیم که پیشینیان ننوشته‌ و نوآوری داشته باشیم.

داستان کاپیتان بلک عالی است ولی کاش با ابهام تمام می‌شد.غروب بهترین داستان مجموعه بوده و در کل ملافه سرخ برای شروع داستان نویسی خانم عقدایی استارت خوبی است و…

پروانه در آب آرام گرفته بود…

در ادامه برنامه اساتید جلیل‌زاده و اصغری نیز نقطه نظرات خود را پیرامون مجموعه داستان ملافه سرخ به اشتراک گذاشتند.

در بخشی از داستان سانسور شده ملافه سرخ می‌خوانیم:

“چراغ اتاق همیشه روشن بود.نزدیک غروب از دور دست صدای زنگوله گوسفندها به گوش می‌رسید که به آغل برمی‌گشتند. صدای موسیقی غمگینی از دور فضای اتاق را پر کرد.پروانه توی چایی به پشت آرام گرفته بود.بالهای زیبایش خیس شده بود و حرکتی نمی‌کرد….”