✍️ رضا قاسمپور

ظریفی نوشته بود که با زبان روزه رفتم فرمانداری برگه رد صلاحیتم را دادند دست چپم: عدم التزام به اسلام!

این تراژدی جانکاه و جانسوزی‌ست که مثل خوره بر جسم و جان و در یک کلام کیان مملکت افتاده است.

جالبتر آن که یکی از دوستان کرج که اصولا فردی بی‌حاشیه و مدیری اجرایی است پارسال برای انتخابات مجلس بدون اما و اگر تایید صلاحیت شده بود، ولی دیروز برچسب ناچسب عدم التزام به اسلام خورده بود!

به هر حال امروز نهم اردیبهشت روز ملی شوراهاست. این نهاد مدنی در دهه سوم فعالیت خویش با فراز و فرودهای بسیاری مواجه بوده است و در کنار حواشی بسیار، دستاوردهای ملموس و غیرقابل انکاری نیز به جامعه هدیه کرده است. مهم‌ترین نقص شوراهای فعلی نامتناسب بودن حدود و ثغور اختیارات با انتظارات می‌باشد.

متاسفانه اخباری که از گوشه و کنار کشور می‌رسد بسیار ناامیدکننده و چندش‌آور می‌باشد. ظاهراً شائبه مهندسی انتخابات کاملا جدیست. اکثریت قریب به اتفاق اصلاح‌طلبان، مستقلین و بعضا عقلای اصولگرا در گوشه و کنار مملکت عموما به دلایل عدم التزام #عملی به اسلام، انقلاب، ولایت و عضویت در گره‌های منحله نقره‌داغ شده‌اند.

+ بیشتر بخوانید: کاندیداهای اصلاح طلب شهر کرج رد صلاحیت شده اند

یکی از گروه‌های به اصطلاح منحله و غیرقانونی که با خیلی از همفکران افتخار عضویت در آن را داریم، #حزب_اراده_ملت_ایران با سی سال قدمت فعالیت در چارچوب قانون اساسی ذیل ماده ۱٠ احزاب رسمی کشور است. نمی‌دانم اگر این احزاب غیرقانونی، منحله و ضاله هستند چرا و چگونه دولت به آن‌ها مجوز فعالیت داده است؟!

از طرف دیگر التزام عملی به اسلام، انقلاب و قانون اساسی چگونه و با چه معیار و ملاکی قابل سنجش و ارزیابی است؟

آیا دوستان ولایت‌ سنج و التزام‌ سنج اختراع کرده‌اند که ما فریب‌ خوردگان از آن بی‌خبریم؟!

منِ نوعی به هیچ چیز هم که ملتزم نباشم، حداقل به انسانیت، دین رسمی و قانون اساسی کشورم مشرف و ملتزمم و نمی‌دانم غرض و نیت پسینی و بک‌گراند این قلع و قمع سراسری چیست؟

در این شرایط وانفسای روحی روانی مملکت و سقوط آزاد اقتصاد و فروپاشی تدریجی بنیان‌های فرهنگی اجتماعی کشور هنوز هم کسانی هستند که به خاطر حب وطن و حراست از کیان کشور برای کمک به ساماندهی پلشتی‌ها با قمار آبروی خویش پا در عرصه خطیر انتخابات گذاشته‌اند تا با حراست از جمهوریت و پاسداری از اسلامیت نظام از سقوط آزاد مشارکت مردم در صندوق‌های رأی بکاهند.

ولی افسوس انگار نهادهای نظارتی در اتمسفر دیگری سیر می‌کنند و درک و تحلیلی کاملا متفاوت از بحران های پیش روی نظام دارند.

به هر حال حداقل به عنوان یک فعال فرهنگی_اجتماعی که دلم برای ایران و ایرانی می‌تپد و اگر غشی هم باشد قطعاً به سوی هموطنان و همشهریان نازنینم خواهد بود حجت را بر مسئولین تمام کردم و کردند.

خدایا چنان کن سرانجام کار

تو خشنود باشی و ما رستگار