به گزارش کرج رسا به نقل از روزنامه همشهری، این نوجوان ۱۴ ساله که مهدی هزاره نام داشت و از مهاجران افغان بود، همراه خانواده‌اش در منطقه مهدی آباد قزل حصار در استان البرز زندگی می‌کرد. او از ۳ سال قبل که پدرش سکته کرد و فوت شد مرد خانواده شده بود و چشم امید مادر و خواهرش به او بود. مادر، مغازه میوه فروشی کوچکی را که داشتند اداره می‌کرد و او با سن کمی که داشت از همان موقع کمک مادر می‌کرد. با وجود این، مهدی دوست داشت خودش کار مستقلی داشته باشد و گوشه‌ای از مخارج خانواده را گردن بگیرد و کمک حال مادر باشد. با این که عموی مهدی چندبار از او خواسته بود که در کارگاهش مشغول به‌کار شود، اما او زیر بار نمی‌رفت و می‌گفت می‌خواهم کار مستقلی داشته باشم و دستم توی جیب خودم باشد.

روز ۲۳ مرداد ماه امسال پسر نوجوان که پیش از این کمتر از خانه دور شده بود از خانه‌شان خارج شد تا به مغازه میوه فروشی که به او قول کار داده بود، برود. میوه فروشی آن طرف آزادراه کرج- قزوین بود. او با اشتیاق زیاد خودش را به آنجا رساند. قرار بود مهدی در آنجا در جابه‌ جایی هندوانه کمک کند. او به شکل آزمایشی کارش را شرو ع کرد، اما هنوز زمان زیادی نگذشته بود که صاحب میوه فروشی عذر او را خواست. مهدی جثه کوچکی داشت و هنوز بنیه‌ اش آنقدری نبود که بتواند کار سنگین جابه‌ جایی هندوانه‌ ها را مثل یک کارگر انجام دهد.

پسر نوجوان که ساعتی قبل با شوق زیاد به خاطر شاغل شدن خودش را به میوه فروشی رسانده بود دمق و سرخورده به‌ سوی خانه به راه افتاد. او برای این که سر کار برود همه تلاشش را کرده بود، اما باز هم به بن بست خورده بود. مهدی همینطور که قدم زنان به‌سوی خانه حرکت می‌کرد به آزادراه کرج- قزوین رسید. عرض جاده را که عبور می‌کرد، کمی بعد به خانه می‌رسید. در فکر و خیالاتش غرق شده بود که ناگهان یک پژو ۲۰۶ از راه رسید و به‌شدت با او برخورد کرد. در یک چشم‌ به‌هم‌ زدن آرامش آنجا به‌هم خورد. راننده‌های دیگر به‌ زحمت خودروهایشان را متوقف کردند و راه بند آمد. مهدی بیهوش روی زمین افتاده و دچار خونریزی شده بود. در این شرایط بود که امدادگران اورژانس از راه رسیدند و او به بیمارستانی در کرج منتقل شد.

مهدی شرایط خوبی نداشت و حالش هر لحظه بدتر می‌شد. پزشکان اعلام کردند ضربه شدیدی به سرش وارد شده است و هوشیاری پایینی دارد. با این که آنها همه تلاش خود را برای نجات پسر نوجوان انجام دادند، اما سرانجام بعد از ۲روز او دچار مرگ مغزی شد. مادر و خواهر مهدی از دست دادن او را باور نداشتند. آنها ۳ سال قبل ناباورانه پدر خانواده را از دست داده بودند و حالا رفتن مهدی زندگی را برایشان تلخ‌تر از گذشته می‌کرد. در این شرایط بود که مسئولان بیمارستان شروع به رایزنی با عموی مهدی برای اهدای اعضای بدن او به بیماران نیازمند افغان که در ایران سکونت داشتند، کردند. وی که در این شرایط سخت تلاش می‌کرد جای برادر مرحومش را پر کند وقتی با مادر مهدی صحبت کرد او بلافاصله راضی شد.

نجفعلی هزاره، عموی مهدی در این‌باره به همشهری می‌گوید: کار راحتی نبود، اما مادر مهدی رضایت نامه را امضا کرد و قرار شد هر کدام از اعضای بدن برادرزاده‌ام که به درد بیماران نیازمند می‌خورد جداسازی و به آنها پیوند زده شود. با این که از دست دادن او برایمان تلخ و ناگوار است، اما همین که او باعث نجات چندین بیمار نیازمند شده خوشحالیم. ما راضی هستیم به رضای خدا.