«دکتر سارا مکرم» گفت: توصیه من به دانشجویان این است که تمام بخشهای دامپزشکی را جدی بگیرند و به مطالعه مباحث مختلف در تمام رفرنسها بپردازند، حتی اگر در لحظه به نظرشان کاربردی نباشد.
به گزارش کرج رسا، پایگاه خبری حکیم مهر در گفتوگویی ویژه با «دکتر سارا مکرم» دامپزشک و جراح موفق حوزه دامهای کوچک، به بررسی مسیر حرفهای او، چالشهای موجود برای زنان در این عرصه و تجربیاتش از سالهای اولیه ورود به بازار کار تا مدیریت کلینیک شخصی پرداخته است. این مصاحبه، نگاهی به علاقهمندی او به جراحی، نقش زنان در دامپزشکی و پیشنهاداتش برای دانشجویان علاقهمند به این حوزه دارد.
او با صداقت و صمیمیت از مسیر حرفهای خود، مشکلات مربوط به شغل دامپزشکی در ایران و اهمیت کسب تجربه عملی در این حوزه صحبت کرده است. دکتر مکرم در این مصاحبه تجربهها و دیدگاههای ارزشمندی را در اختیار دانشجویان و علاقهمندان به دامپزشکی قرار داد. مسیر حرفهای او، نمونهای از پشتکار و علاقه به کار است که میتواند الهامبخش بسیاری باشد.
خانم دکتر، ورودی چه سالی و کدام دانشگاه هستید؟ لطفا بگویید چگونه وارد حوزه دامپزشکی شدید؟ آیا از ابتدا علاقه داشتید؟
من در سال ۱۳۷۸ وارد دانشگاه تهران شدم و در سال ۱۳۸۴ تخصص جراحی گرفتم. دامپزشکی را از میان چند انتخاب برگزیدم. در واقع پزشکی دانشگاه آزاد تهران هم قبول شده بودم، اما دامپزشکی را به دو دلیل انتخاب کردم: اول اینکه همیشه علاقهمند به جراحی بودم و این مسیر را برای دستیابی به تخصص جراحی نزدیکتر دیدم. دوم، نبود طرح و کشیکهای سنگین در دامپزشکی بود. همچنین دانشگاه تهران نسبت به دانشگاه آزاد برایم اولویت داشت.
چرا تخصص جراحی را انتخاب کردید؟ این علاقهمندی از چه زمانی در شما شکل گرفت؟
از کودکی به جراحی علاقهمند بودم. به یاد دارم که از دوران دبستان، وقتی کتابهای آناتومی داییام را میدیدم، علاقهام به این حوزه شکل گرفت. این علاقه تا دانشگاه هم ادامه داشت و در دوران کارآموزی بخش جراحی، مطمئن شدم که این مسیر همان چیزی است که باید ادامه دهم. حتی پس از اتمام تخصصم، نمیتوانستم از جراحی فاصله بگیرم و بلافاصله وارد کار شدم.
پس از اتمام تخصص، چه زمانی وارد بازار کار شدید؟
همزمان با پایان تخصصم وارد بازار کار شدم. در همان سالهای آخر تحصیل با جهاد کشاورزی در حوزه تحقیقاتی همکاری داشتم و پیش از دفاع پایاننامهام کلینیک خودم را راهاندازی کردم. همچنین با چند کلینیک دیگر نیز همکاری میکردم.
چرا به حوزه آکادمیک وارد نشدید؟ آیا از ابتدا قصد داشتید که به بخش خصوصی بپردازید؟
به کار آکادمیک علاقهمند بودم، اما شرایط مناسبی وجود نداشت. بیشتر موقعیتهای هیئت علمی در شهرستانها بودند و من قصد نداشتم از تهران خارج شوم. علاوه بر این، دانشکدههای بزرگ در آن زمان جراح زن نمیپذیرفتند، احتمالاً به دلایل شرعی و مسائل مربوط به پوشش لباس و شستن دست به خصوص در حوزه دام بزرگ که ممکن است برای خانمها کمی سخت باشد که لباس آستینکوتاه بپوشد، به همین دلیل کمی مشکل بود که بخواهند خانمها را انتخاب کنند. از طرفی من هم قصد خروج از تهران نداشتم و به همین دلیل به دنبال آن نرفتم.
چالشهای دامپزشکی دام کوچک برای خانمها چیست؟
به نظر من فضای کار در دام کوچک، الان خیلی متفاوت نیست. زمانی که بنده کار را شروع کردم، تفاوتهایی داشت از این نظر که آقایان خیلی به کار خانمها اعتماد نداشتند و جراحیها را به خانمها واگذار نمیکردند. اما زمانی که خودم کلینیک راهاندازی کردم و نتیجه کارهای من را دیدند، کلینیکهای دیگر هم از من درخواست همکاری میکردند. خوشبختانه الان تعداد خانمهایی که جراحی میکنند، اگر بیشتر از آقایان نباشد، کمتر هم نیست.
جراحی در هر صورت یک رشته فرساینده است. این رشته، چه برای آقایان و چه برای خانمها، بسیار سخت است، چون جراح در واقع از بدن خود برای انجام عمل استفاده میکند. درمان برای فردی که در این حوزه کار میکند، همیشه با استرس همراه است. خود من هرگز به مسائلی مثل ضربان قلب دقت نکرده بودم، اما زمانی که باردار بودم، متوجه شدم که چقدر ضربان قلب بالا میرود و استرسهای مختلف میتواند برای شخص جراح به همراه داشته باشد. در دوران بارداری، تب بالا و بالا رفتن ضربان قلب از جمله مشکلاتی بود که تجربه کردم. اینها نشانههایی از فشار وارد شدن به بدن هستند و البته این موضوع برای آقایان هم وجود دارد.
در نهایت، به نظر من جراحیها تفاوت زیادی ندارند. شاید جراحیهای ارتوپدی برای خانمها به خصوص در بیمارستانهای بزرگ برای خانمها دشوارتر باشد، اما در مجموع تفاوت چندانی ندارد.
به طور کلی از مسیری که پیمودید، راضی هستید؟
من از مسیرم در جراحی بسیار راضی هستم، چرا که از ابتدا علاقه زیادی به این رشته داشتم. قبل از اینکه وارد بخش جراحی شوم، به رشته ژنتیک علاقهمند بودم، اما چون جراحی را بیشتر دوست داشتم، این مسیر را انتخاب کردم. یکی از دلایلی که باعث رضایت من از این رشته شده، این است که تجربههای مختلف در این حوزه به من کمک کرده است. برای مثال، دوستم در زمینه آزمایشگاههای خصوصی به مشکلات قانونی برخورد کرد و ترجیح داد که آن بخش را رها کند، ولی من به خاطر علاقه به جراحی این مسیر را ادامه دادم. از طرفی دامپزشکی طرح ندارد، درست است که در زمان رزیدنتی ما آن زمان حقوق نداشتیم و نمیدانم که الان دارند یا نه، اما پزشکیها حقوق داشتند که البته آن هم دردی را دوا نمیکرد.
برای دانشجویان علاقهمند چه توصیههایی دارید؟ از کجا شروع کنند و چه مهارتهایی را در خود تقویت کنند؟
در مورد دانشجویان علاقهمند به این حوزه، توصیه من این است که از ابتدا به یادگیری دقیق و جامع بپردازند. به نظر من مهم است که در زمان تحصیل همهی اطلاعات و مهارتهای لازم را به طور کامل فرا بگیرند، چون دانشگاه فقط پایههای اولیه را آموزش میدهد. در زمینه درمان دامهای کوچک نیز باید دانش زیادی کسب کنند. در دوران تحصیل، من با مشکلاتی مانند عدم آموزش مناسب در مورد دامهای کوچک روبرو شدم، ولی خودم با مطالعه و تجربههای عملی این کمبودها را جبران کردم.
به طور کلی، دانشجویان باید مهارتهای خود را تقویت کنند و در دوران کارآموزی به شدت فعال باشند تا بتوانند وارد بازار کار شوند و شانس موفقیت بیشتری داشته باشند. دانشجو خودش باید یاد بگیرد و از طریق دورههای کارآموزی در کلینیکها و بیمارستانها یاد بگیرد یا در دورههای حضوری و مجازی که برگزار میشود، شرکت کند و خودش را بهتر آماده و وارد بازار کار کند. در واقع کسی که تازه فارغالتحصیل شده، از پس هیچ کاری بر نمیآید و تمام مهارتها را باید دوباره یاد بگیرد.
آیا تاکنون مشکلی از سوی شهرداری برای کلینیک شما پیش آمده است؟
بله، در گذشته مشکلاتی داشتیم. چون سند کلینیک اداری نبود، گاهی شهرداری برایمان محدودیتهایی ایجاد میکرد. هرچند چون کلینیک شخصی بود و سند ساختمان به نام خودم بود و قانون جدید ایجاد نشده بود، توانستم با شهرداری تعامل کنم. در آن زمان، دامپزشکی را معادل پزشکی در نظر میگرفتند و به همین دلیل تا حدودی با ما راه میآمدند، اما سه سال پیش، شهرداری در بازدیدی اعلام کرد که باید یا سند تجاری داشته باشیم یا فعالیت مربوط به پتشاپ را متوقف کنیم. امکان تجاری کردن ساختمان وجود نداشت، بنابراین مجبور شدم بخش پتشاپ را تعطیل کنم. این مسئله البته میتواند یکی از چالشهای مهم برای کلینیکها باشد.
نظرتان درباره پتشاپها و ضرورت نظارت دامپزشکان بر آنها چیست؟
پتشاپها در واقع بخشی از خدمات درمانی و تغذیهای حیوانات را ارائه میدهند و بهتر است زیر نظر دامپزشکان باشند. متأسفانه بسیاری از پتشاپها توسط افراد غیرمتخصص اداره میشوند که دانش کافی در زمینه تغذیه یا مکملهای دارویی ندارند. مثلاً مکملهای آهن یا غذاهای نامناسب میتوانند به حیوان آسیب برسانند. اگر نظارت دامپزشک باشد، این مشکلات کمتر پیش میآید.
توصیهتان به دانشجویان دامپزشکی چیست؟ چگونه میتوانند برای ورود به بازار کار آماده شوند؟
توصیه من به دانشجویان این است که تمام بخشهای دامپزشکی را جدی بگیرند و به مطالعه مباحث مختلف در تمام رفرنسها بپردازند، حتی اگر در لحظه به نظرشان کاربردی نباشد. من خودم از ابتدا تمام کتابها را با دقت مطالعه میکردم، حتی بخشهایی مثل تغذیه دام، که بعدها بسیار به دردم خورد. مهارتهای عملی بسیار اهمیت دارند. دانشجویان باید در دوران تحصیل تا جایی که میتوانند تجربه عملی کسب کنند. برای مثال، وقتی من کارم را شروع کردم، مجبور بودم آزمایشهای ساده را خودم انجام بدهم، چون در آن زمان آزمایشگاههای خصوصی فراگیر نبودند. یاد گرفتن این مهارتها در دانشگاه بسیار کمککننده است.
همچنین به دانشجویان توصیه میکنم که در دوران کارآموزی، با جدیت کار کنند. بسیاری از کارآموزانی که در کلینیک من فعالیت میکردند، به دلیل علاقه و پشتکارشان، بعدها به دامپزشکان موفقی تبدیل شدند. اما کسانی که صرفاً به دنبال درآمد و کار موقت هستند، معمولاً در این حوزه موفق نمیشوند.
بهعنوان حرف آخر…
به دانشجویان توصیه میکنم که به جای تمرکز بر درآمد در ابتدا، روی یادگیری و کسب تجربه تمرکز کنند. اگر خودشان را مفید نشان دهند، مطمئناً فرصتهای خوبی برایشان پیش خواهد آمد. فراموش نکنید که دامپزشکی حرفهای است که نیاز به عشق، علاقه و تلاش فراوان دارد.
ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر،تکرار نظر دیگران،توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی ، افترا و توهین به مسٔولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.