امروز: یکشنبه, ۲۵ آذر ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | برابر با: الأحد 14 جماد ثاني 1446 | 2024-12-15
کد خبر: 34701 |
تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۴۰۳ - ۸:۳۶ |
۰
| 9
ارسال به دوستان
پ

این درخت کهنسال در سال ۱۳۸۰ به ثبت میراث فرهنگی کشور رسیده و جزو آثار باستانی کلانشهر کرج محسوب می‌گردد.

به گزارش کرج رسا، هر روز که از روگذر سه راه گوهردشت به سمت فلکه اول (سه باندی لوستر فروش ها) در ترددم، در کالبد تنیده ی پیر درختی حلول می‌کنم که حدود سی برابر من سن داشته و به اعتقاد صاحب‌نظران محیط زیست، کف سنی این درخت ۱۳۰۰ سال می‌باشد.

 

درخت کهنسال در بلوار 3 باندی گوهردشت

 

این درخت کهنسال در سال ۱۳۸۰ به ثبت میراث فرهنگی کشور رسیده و جزو آثار باستانی کلانشهر کرج محسوب می‌گردد.

متأسفانه چند سالی است که این درختِ سربرآورده از اعماق تاریخ کهن، خشک شده و دیگر اکسیژنی برای تنفس به ما هدیه نمی‌دهد.

به پاس قدردانی از این میراث کهن، شعر جاودانه آغاج (درخت) اثر استاد ناظر شرفخانه ای شاعر و عارف سه زبانه که بیش از شش دهه از عمر شریف خود را در هوای این پیر درخت، در کرج سپری کرده است را زمزمه می‌کنیم.

یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که عرض کنم در ادبیات فارسی در مجموعه فاخر کلیله و دمنه، مرزبان‌نامه، همچنین در ادبیات ترکی #ثعلبیه اثر محمدباقر خلخالی، شاعر و نویسنده سخنان خود را در دنیای پر راز و رمز حیوانات و بر زبان آن‌ها جاری می‌کنند، ولی در کمتر اثری روح شاعرانه‌گی در یک نبات و درخت (آغاج) حلول کرده است.

از این منظر شعر زیبای آغاج استاد ناظر شرفخانه ای حالت انحصاری پیدا می‌کند.

توجه به مسائل اجتماعی، محیط زیست در قالب پرداختن به سرنوشت، احساسات و اشک و رشک یک درخت به نوعی تراوش لب احساس و خیال و اوج شاعرانه‌گی یک عارف می‌تواند تلقی گردد. برای درک زیبایی‌های انحصاری این شعر ناب آن را با خوانش ترجمانی تحت اللفظی به اتفاق مرور می‌کنیم:

? آغاج ?

کیم دئییر، کیم دئییر آغاج آغلاماز؟
کیم دئییر، آغاجین اوره‌گی اولماز؟
آغاج دا آغلایار، آغاج دا گولر
آغاج دا گونش سیز یاشاسا اؤلر

آغاج دا سئویلسه سئوینجه دولار
آغاج دا سیخیلسا سارالار، سولار
آغاج دا چکمه سه نفس قورویار
موشارین، بالتانین دردینی دویار

آغاج دا یاشاسا یوردوندان کنار
داریخار، سیخیلار، اوره‌گی سینار
آغاج دا دایاق سیز بوی آتابیلمز
کؤکونه دایانسا بئلی بوکولمه‌ز

اونون دا کؤکسونده دؤیونر اوره‌ک
دؤیونه‌نن قلبینده یوکسه‌لر دیلک
بالتاچی نه بیلیر کی اوره‌ک نه دیر؟
اوره‌یی آنماغا اوره‌ک ایسته‌ییر

? #ناظر_شرفخانه‌ای

چه کسی،
چه کسی می‌گوید که درخت نمی‌گرید؟
چه کسی می‌گوید که درخت دل ندارد؟
گریه و خنده برای درختان هم جاری‌ست
درخت بدون آفتاب عالمتاب مردنی‌ست

درخت نیز به عشق زنده است
اگر دوستش بداریم عاشق خواهد شد و با بی توجهی پژمرده خاطر…
درخت نیز به نفس قدسی عشق زنده است
و از اصابت تبر زمانه بر پیکرش آزرده خاطر

به قول حضرت مولانا:
از نیستان تا مرا ببریده اند
از نفیرم مرد و زن نالیده اند
درخت هم بی پشتیبانی عشق مردنی‌ست
تکیه بر اصل و ریشه موجب پایداریست

قلب درخت نیز عاشقانه برای زندگی می‌تپد
و در بطن خود آمال و آرزوهای سبز می‌پروراند
هیزم‌شکن چه می‌داند که دلباخته‌گی درخت چیست؟
ادراک قلب عاشق تنها از عاشق سوته‌دل ساخته است…

ترجمه شعر: رضا قاسمپور

? دیوان ترکی ناظر شرفخانه‌ای، نشر بخشایش، چاپ دوم، قم، ۱۳۹۳، صفحه ۱۰۰

 

 

رضا قاسمپور
به قلم: رضا قاسمپور
لینک کوتاه خبر:

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر،تکرار نظر دیگران،توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی ، افترا و توهین به مسٔولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

نظرات و تجربیات شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظرتان را بیان کنید

Scroll to Top