امروز: یکشنبه, ۲۵ آذر ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | برابر با: الأحد 14 جماد ثاني 1446 | 2024-12-15
کد خبر: 82775 |
تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۴۰۳ - ۴:۰۶ |
۰
| 2
ارسال به دوستان
پ

پدیده فرو نشست معمولا در آبخوان ها و دشت ها صورت می گیرد. دشت های البرز و تهران مانند “نظرآباد، اشتهارد، کمال آباد، ری، ورامین، پاکدشت” که بر مخروط افکنه های رودهای؛ شور، کردان، کرج، کن و جاجرود واقع شده اند، جملگی دچار فرونشست پدیده ای ویرانگر و غیر قابل جبران شده اند.

دکتر مهراب رجبی، البرز پژوه برجسته در یادداشتی نوشت:

هم میهنان ارجمند، خصوصا ساکنان محترم استانهای تهران و البرز! بیاییم تهدیدهای محیط زیستی و تخریبهای ویرانگر آن را جدی بگیریم، فرونشست زمین و دیگر چالشهای زیست محیطی که حجم و دامنه آنها رو به گسترش می باشد، خانمان بر انداز بوده، تاریخ و تمدن و انسان و انسانیت را ویران خواهد کرد.

دولت در هزار توی مشکلات متعدد گرفتار شده و توان اقدام بایسته و مقابله شایسته را ندارد، مشکلات رو به تزاید -که آن نیز نتیجه ناکار آمدی دولت های مختلف می باشد، جایی برای تفکر، تامل و چاره اندیشی از سوی دولتیان را باقی نگذاشته است.

نه تنها حوضه آبخوان، که دو حوضه مرتبط دیگر یعنی حوضه های آبخیز و آبریز نیز با بحران مواجه شده است.

پدیده فرو نشست معمولا در آبخوانها، دشت ها صورت می گیرد. دشت های البرز و تهران – نظرآباد، اشتهارد، کمال آباد، ری، ورامین، پاکدشت که بر مخروط افکنه های رودهای؛ شور، کردان، کرج، کن و جاجرود واقع شده اند، جملگی دچار فرونشست- پدیده ای ویرانگر و غیر قابل جبران- شده اند.

دشت قزوین هم که برخی از اقلیم شناسان، آن را از نقاط آغازین تمدن کشاورزی در جهان قلمداد می کنند نیز، ادامه این دشتها بوده و جملگی در یک بستر واقع شده اند.

رشد جمعیت و ادامه روند مهاجرتهای مستمر، به دو استان تهران و البرز، یکی از عوامل اصلی بروز این وضعیت و ادامه آن می باشد. زمین کم رمق، بلکه اساسا بی رمق شده و به کلی توان خود را از دست داده است.

کل مساحت تهران و البرز کمتر از بیست هزار کیلومتر مربع وسعت دارد، در شرایط طبیعی این وسعت، حداکثر توان نگهداری پنج میلیون جمعیت را دارد، اینک نزدیک به ۲۰ میلیون انسان در این محدوده کوچک زندگی می کنند، طبیعیست که علاوه بر آسیب دیدن حوضه های سه گانه، دیگر عرصه ها نیز به طور جدی تهدید شوند.

مراتع از بین رفته، زمینهای کشاورزی نابود و جاده ها نا امن و پر خطر گردند، شهرها نا ایمن و بیمارستانها مملو از بیمار شوند. همزمان به دلیل گسترش ناهنجاریهای اجتماعی، به تعداد زندانها افزوده شده و وسعت آنها توسعه یابد، چرا که منابع محدود در مقابل تقاضای نامحدود، معادله زیستی را واژگون کرده، بی تابی و کم تابی زمین، کم طاقتی مردم و کاهش تاب آوری آنان را به دنبال خواهد داشت.

این وضعیت نتیجه از بین رفتن ظرفیت اکوئولوژیک – و به تعبیر دکتر کریمی پور- توان بیولوژیک زمین است.

مهاجرتها از سراسر ایران، همچنان ادامه دارد، بیکاری و تورم که دهها معضل اجتماعی را به همراه دارد، رو به گسترش است و دولت کم توان، با مجموعه ای از ابر چالشها، روبرو خواهد بود.

برای رویارویی با مشکلات و حل نسبی آنها ما نیازمند به مفاهمه، مذاکره و فهم مشترک با خود و با جهانیان هستیم. مساله محیط زیست اینک دیگر از یک مساله داخلی گذشته و ما و کشورهای همسایه و دیگر کشورهای جهان، نیازمند انعقاد یک پیمان جامع، شامل و کامل -مشابه کنوانسیون هلسینکی- در زمینه محیط زیست و دیگر مشکلات و معضلات مشابه هستیم.

 

 

به قلم: مهراب رجبی
لینک کوتاه خبر:

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر،تکرار نظر دیگران،توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی ، افترا و توهین به مسٔولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

نظرات و تجربیات شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظرتان را بیان کنید

Scroll to Top